• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر دوبیتی138/ حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    در وادي عشقت خدا درملك دين پرورمنـم

    در ملك بـي پايان تو  بر خلق تو  رهبر منـم

    در راه عشقت مي دوم تا هر كجا بتوان رَوَم

    در راه بـي حد و حدود  دارنده باورم  منـم

    ٭٭٭

    در درگه  و دربار تـو نيكوترين  نوكر  منـم

    در سبزه زار باغ  تـو  چون ميوه نـوبر  منـم

    يارب چه باشد نوكري،هرمال دست توست

    درثروت بي منتها ،بي مال وگنج و زر منـم

    ٭٭٭

    از لذت دنياي دون از خلق  تـو كمتر   منـم

    در راه  امر و نـهي  تو از خلق  تـو برتر منـم

    امرت بِدنيابوده است اصلاح مافرموده است

    گر معتقد من  نيستـم ،بر امر تو كافـر منـم

    ٭٭٭

    اندر مدار زندگي  بر نام تـو  خـوش    باورم

    دارنده نام تـو ام  ،  بسپارمش   بـر  خاطرم

    از هـر  زبان  ملتـي ،   نام  تـو را   بشنيده ام

    گـر معتقد من نيستـم ،بايد  بگويـم  كافرم

    ٭٭٭

    اگر در بستر دنيا ره خوش  خُفتنـي    باشـد

    ره عقبـي مـجزا شد دراين بستر نمي باشـد

    ره  عقبـي  زِ  دانش   عـارفان        جُستنـد

    همان دانش به گوش وهوش،خر نمي باشد

    ٭٭٭

    نسیم گلشن   حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر ره حج / حسن مصطفایی دهنوی

    « ره حج » در مرحله اول كه  بشر ، جانب  حج  رفت آيا چه سبب شد،كه دگر  باره به كج رفت با صدق  و صفا ،…
    • قصیده

    شعر دوبیتی 108 / حسن مصطفایی دهنوی

    ساقي بيـا   تـو  جام  مرا ، پُـر   شراب  كُـن بـر من تـو  رهنمايـي  ، شعر  كتاب   كُـن شاعر نكات  نيك  و …
    • دوبیتی

    شعر سرما / شهریار جعفری منصور

    هوا سرد شده از مترسک می گیرد کت کهنه را
    • سایر سبک ها

    پرواز / رسول چهارمحالی

    بعدِ پرواز تنت بی همتا کوچه ها غم زده اند شهرها غرق عزا بلبلان غرق نوا شعرها بی معنا شک و تردید به…
    • شعر سپید

    گرمی آغوش/رسول چهارمحالی

    گرمی آغوش آب از چشمه ی جوشان لبت می نوشم خواب از گرمی آغوش و تنت می پوشم تا گل عشق تو زدغنچه به جان و تن…
    • غزل

    شعر منزلگه یار / حسن مصطفایی دهنوی

    « منزلگه يار » هر که  در  مدت  عمرش ، پي  مِهر دل   نیست بی  دلی  لایق   هر  منزل  و  هر  محفل…
    • قصیده

    غم عشق / حسن مصطفایی دهنوی

    « غم عشق » از غم عشق تو هر كس ،كه دلي شاد كند آن دل خسته ي خود را، زِ …
    • قصیده

    شعر اوج آسمان / حسن مصطفایی دهنوی

    « اوج آسمان » در   فرغ1   آسمانيـم ،  آيا   كجا    روانيم رهبر  به بايد  آنجا ، ما  خود  كجا  …
    • غزل

    شعر دوبیتی 349 / حسن مصطفایی دهنوی

    زِ يك  دل زنده پرسيدم،چرا دنيا رها كردي بگفتا ، بهـر من  دنيـا  اجل  آرَد   به   پيگردي نظام و مُلك…
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید