متن شعر
شيخ كه تزوير و دغل كار شـد
در ره سودش ، پـي گفتار شـد
صحبت حق را پـي دين گر نگفت
رحمت حق بايد از آن ، تـار شـد
٭٭٭
شيخ كه خود نيك و نكوكار شـد
امر خداونـد را ، نگهدار شـد
عين همان امر خـدا را ، كه گفت
هر عملـش قابل بر گفتـار شـد
٭٭٭
خـدا ديـو و دد را كه غُـرنده كرد
پـي كينه جويــي به هـر بنـده كرد
خـدايي كه بر ديـو و دد آگه است
چـرا تيغشـان تنـد و بـُرنده كرد
٭٭٭
خدايـي كه امـرش فرازنده كرد
سـر امر خود رو به هر بنده كرد
هر آن بنده سر زير امرش نهـاد
سري را به دامش برازنـده كرد
٭٭٭
خدايـي كه هـر بنده را زنده كرد
به كار خودش سخت وامانده كرد
نـدايــي بـداد آن به پيغمبرش
سـر امر خود رو به هر بنده كرد
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید