• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعر حرص گندم / حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    « حرص گندم »
    بار  الها   زِ   جهانِ  گذران    كي     گذرم
    من   نـخواهم  گذرم ،هر چه  نكوتر  نگرم
    لذّت  عيش جهان ،در نظرم جلوه گر است
    وقت پيري كه  توان نيست  ديگر  در كمرم
    امّت  نيك  محمد(ص)  مگر  امروزه   منم
    اينكه آن گفت: همان شد كي  بيامد  بـسرم
    گفت: پيغمبر(ص)  اگر  امت من  پير شود
    به جهان بسكه خري است،ازآن خون جگرم
    ترسم  آنقدر بـپويد  به  ره  حرص و طمع1
    تا   قيامت   نـشود ، خود   بـرساند   به  برم
    پيش از اين عمر من، اين نكته  پيمبر فرمود
    عمر بگذشته  چو ميخ است كه  آرَد   بـسرم
    هر چه  خود  را  بكنم ،  تربيت  با   بصري
    غفلت  از حرص نهد، پرده به  روي  بصرم2
    آدم  اول  به جنان  بود ، زِ حرص  و طمعش
    داد  از  دست ، همان  باغ  جنان   را  پدرم
    حرص گندم  به پدر  بود،بهشتش  بفروخت
    حرص  بر  جو  بـفروشم  كه  بـهشتم بخرم
    من  اگر حرص و طمع  را  بگذارم به زمين
    چون  پدر  حرص  ندارم  و  نكوتـر   پسرم
    نكته ي حرص و طمع را  كه پيمبر ميگفت
    من  اگر  نـشنوم  آن گفته  يقين   حيله گرم
    بار  الها   تو  نجاتـم    بـده   از    دام    بلا
    ورنه  اين  دام    بلا ، خاك  بـريزد    بـسرم
    حسن آن حرف محمد(ص)نشنيدن خطراست
    يا محمد(ص) مدد كن ، بِـرهان  از  خطرم
    ٭٭٭
    1- زياده خواهي و آزمندي     2-چشم – بينايي
    دیوان  اشعار  حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    اشعار کوردی ۱۱ / زانا کوردستانی

    ▪سه شعر کوردی از زانا کوردستانی (۱) شاعرێکی بێ‌دەسەڵاتم، کە شێعرەکانم شیاوی خۆشەویستی تۆ…
    • شعر سپید

    مجموعه اشعار سپید کوتاه (هاشور) / فاطمه عسگرپور

    (۱) نه عکس‌هایت خاطره شد، نه حرف‌هایت! اما، "بوی عِطرت" همیشه با من…
    • شعر سپید

    ترجمه‌ی شعرهایی از آسو ملا / زانا کوردستانی

    ترجمه‌ی چند شعر از آسو ملا (ئاسۆی مەلا) (۱) چترم را باز می‌کنم، نکند اشک‌هایم را ببیند - مام…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی 388/ حسن مصطفایی دهنوی

    روشنـي       حكمـت         پـروردگار در  نظـر   آدم    شـب        زنـده  دار آنكـه  شب   و  روز ، به …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی186/ حسن مصطفایی دهنوی

    هـر كار نيك و مرغوب  دائم اشــاره كردم هرعيب ونقصي آن داشت دائم شماره كردم با  كار  زشت  مردم كـي انـس…
    • دوبیتی

    شعر تربیت / حسن مصطفایی دهنوی

    « تربيت » با  تربیت  نشانه ی  مخصوص  آدمی  است كآن  لایق    بزرگی    خلاق   اکبر    است بی تربیت ز…
    • قصیده

    شعر دوبیتی259/ حسن مصطفایی دهنوی

    هر دل دانا كه شد ، آيينه دار  حرف دوست درهمان آيينه مي بيندكه حرف آن نكوست گوييـا  شب   زنده داري   در …
    • دوبیتی

    شعر علم و معرفت / حسن مصطفایی دهنوی

    « علم و معرفت » كسي كه  ضد ما  بُوَد ،چو  دشمنس به كار  ما به  سطح   علم و معرفت  ، ندارد   اعتبار…
    • قصیده

    شراب فلسفه / فرشید ربانی (این بشر)

    همچو خیام بشو مست و ببین آخر کار که شود فصل شتا سبز همانند بهار! همه‌ی فلسفه را یاد بگیری ز شراب! منطق و…
    • غزل

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید