متن شعر
« بهار عمر »
بهار عمر و جوانيم ، خزان نمي گردد
بهار آن ، زِ گذشت زمان نمي گردد
بهار عمر و جواني كه طُرفه معجوني1 است
چو با رضايت حق شد ، نهان نمي گردد
بهار عمر و جوانيم،كه با خط سبز است
زِ رنگ خود ، زِ خزان جهان نمي گردد
قدم به خدمت ملت ، اگر كه بـنهادم
قدم كه محكم است ، ناتوان نمي گردد
جواني است و جوان ، قدر آن نمي داند
نصيب پيري يك ناتوان نمي گردد
هجوم باد خزان2 ، سبـزي بهـار بـرد
بهار سبـز من از آن ، خزان نمي گردد
زمان زجر خزانش ، خطوط سبز بـرد
خطم زِ رنگ خزان زمان نمي گردد
قياس بيشتر از اين بُوَد مرا به دهان
بزرگتر بُوَد آن كه در دهان نمي گردد
قياس فكر بلندي به گِرد من گردد
كه گفتنـش به بيان و زبان نمي گردد
من آنچه مي نگرم ،در فضاي عالم قدس3
زِ ما سخن ، برشان جاودان نمي گردد
اگر چه در قفسم ،نيستم در عالم قدس
نظاره ي من از آن قدسيان نمي گردد
هزار هاتف غيبي ، در آن مكان بروند
يكي زِ فتنه ي آنهـا ، عيان نمي گردد
سخن هزار زِ ما مي رود ، در عالم قدس
در عالمش سخن از ما ، بيان نمي گردد
من آنچه در نظرم مي رسيد سنجيدم
بدان به من قفسـت ، آشيان نمي گردد
زِ آشيانه ي خود دورم و در اين قفسـم
ولي نظاره ام از آشيان نمي گردد
اگر چه طوطي طبعم ، سخن نمي گويد
مگر زِ نقش دو بالم ، عيان نمي گردد
هزار مرغ فضايي، كه در قفس باشند
زِ رنگ و بوي فضا ، بي نشان نمي گردد
بشر بـبين كه يكي يا هزار رنگ خطا
قبول خاطر يك قدسيان4 نمي گردد
به آستانه ي قرب خدا ، بشر پي برد
به نا اميدي از آن آستان نمي گردد
برادرا به قناعت بكوش و قانع باش
زِ حرص بيهوده ، رزقت فزون نمي گردد
فضاي روي زمين،عرصه گاه گردش ماست
توان ما به ره آسمان نمي گردد
زدم زِ تير كمان ، هر نشان كه مي ديدم
كمان من ، طرف اين نشان نمي گردد
هر آنچه بار گران بود، دوش من مي بود
به زير بار ، تنـي كامـران نمي گردد
فضاي عالم امكان ، به زير پَـر دارم
هُماي5 شهپـرم از تن ، پَـران نمي گردد
به دودمان بشـر بـنگر و بگير عبرت
كه دودمان بشـر جاودان نمي گردد
برادرا به خدا بـنگر و به چرخ كهن
مگر كه چرخ كهن ، دورمان نمي گردد
رموز حكمت حق را چنين كه من گفتم:
زبان مُرده دلان ، اينچنين نمي گردد
طريق حكمت حق را،چنانكه حافظ گفت:
زبان من به سخن، بيش از آن نمي گردد
بهار حُسنِ جوانان و قدسيان گفتي
حسن زبان تو در وصفشان نمي گردد
٭٭٭
1- سرشته نادر و عجيب 2- باد پائيز 3- عالم اسماء و صفات حق 4- فرشتگان و صلحاء 5- مرغي مبارك
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید