• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    شعرهایی از روژ حلبچه‌ای با ترجمه‌ی زانا کوردستانی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    بانو "روژ محمد لایق حسن" مشهور به "ڕۆژ هەلەبجەای" در سال ۱۹۷۲ میلادی در شهر حلبچه به دنيا آمد و اکنون ساکن سلیمانیه، و معلم زبان کردی است.
    وی که از نسل چهارم شاعران نوگرای کوردستان است، بیش از بيست سال، در زمينه‌ی ادبيات کردی فعاليت دارد، و در دو دوره، برنده‌ی جايزه‌ی جشنواره‌ی گلاويژ شده است.

    ▪کتاب‌شناسی:
    - شبح رد پای يک اندوه - ۱۹۹۸
    - نه صدای دروازه‌ای، نه خویشاوندی کسی - ۲۰۰۰
    - تا خواب روشن است بخواب - ۲۰۰۳
    - او مناجاتی است در چشم‌ها - ۲۰۰۶
    - پاييزی که پالتويی زمستانی به تن دارد - ۲۰۰۸
    - موطنم، سرزمینی بیمار است - ۲۰۱۷
    و...

    ▪نمونه‌ی شعر:
    (۱)
    چکار کنم از دست عشق و دلداگی؟!
    اکنون در زمانه‌ای مانده‌ایم
    که حتا نه کودکان، نە فرشتگان و نه مجانین
    لبخند بر لبشان نمی‌نشیند چه برسد به ما!
    عشق اهل کجاست؟!
    گلی ساقه‌اش شکسته،
    هیچکس به صدای آب گوش نمی‌دهد،
    پر و بال شعر شکسته،
    از نی، حکایتی بر نمی‌آید،
    هیچکس حکمت چراغ را نمی‌داند،
    اسم من و تو بر همە‌‌ی موجودات است،
    اگر عشق نباشد، من مسافر در دوراهی مانده‌ام
    تو دیگر هیچ مگو...

    (۲)
    میان تاریکای یک کوچه‌،
    ماه می‌گرید،
    بر جنازه‌ی دراز کشیده‌ی دخترکی!

    (۳)
    آه ای مرگ، کجایی؟!
    زنی، قطره قطره
    جانش می‌چکد!

    (۴)
    سیل از حرکت می‌ماند،
    در مسیر نوک کوه
    یک صخره‌ی بزرگ!

    (۵)
    مه و غبار
    نفس‌های ماه
    در دسامبر گرفت!

    (۶)
    از هر چه تخته سنگ بیزارم،
    چه آنها که سنگ‌مزار شهیدان و اموات می‌شود
    چه آنها که دیوار زندان...
    یا که گاهی مجسمه‌ای از یک دیکتاتور که
    دو راهی آزادی را می‌بندد...

    (۷)
    میان لبخندهای تو سوز سرما هست،
    سردی تو مرا از پای در آورد،
    کاش گریه‌ای از راه برسد!

    (۸)
    فانوس، در گوش‌های دیوار، نجوا می‌کند:
    - اگر تاریکی نباشد، من دیگر ارزشی ندارم؟!
    من هم می‌گویم:
    - اگر کردستان نباشد،
    من، درد آوارگی‌ام را کجا به حراج بگذارم؟!

    (۹)
    چون زنی یاغی بشود،
    قطره به قطره، اشک‌هایش را
    میان زنبیل‌اش می‌گذارد و
    تنهایی را می‌فروشد
    برای معشوقه‌ای!!

    (۱۰)
    ذریه‌ی نان به خوشه‌‌های گندم خواهد رسید،
    اين است حكمت، اوهام كشتزار!
    دودمان طناب نیز باز می‌گردد
    به سايه‌‌سار چوبه‌ی‌ دار،
    كه زیر فشارش، گلوی آزادی هق‌هق می‌زند!
    و اين‌ است معرفت، سرزمين ترس و وحشت...

    شعر: روژ حلبچه‌ای
    ترجمه‌ی اشعار: زانا کوردستانی

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    شعر دهر دنی - حسن مصطفایی دهنوی

    « دهر دني » کی   دهر دنی1، در صدد2  سود   من   آمد کی   در صدد    خاطر   بهبود     من    آمد ای …
    • قصیده

    شعر این نکته / حسن مصطفایی دهنوی

    « اين نكته » اين نكته کن نشان، حسن از من نشان ببین افعال دست من، سراسر در این  جهان  ببین افعال …
    • غزل

    سه شعر کوتاه / رها فلاحی

    سه شعر کوتاه از رها فلاحی (۱) زمستان شد زمین سپید پوش، می‌بارد دانه به دانه، -- ستاره! (۲) من…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی245/ حسن مصطفایی دهنوی

    برادر  راه  آدم  به  همين  دين  مبين   است راه  ديگري  نيست  ،  ره  آدمي  اين است هيهات ،  از   اين   …
    • دوبیتی

    شعر با من بمان/مجیدمحمدی(تنها)

    من شکستم تا تو دل را نشکنی، اما چرا می کشانی پای دل را با خودت تا ناکجا   من شکستم بی صدا اما…
    • شعر نو
    • +1 غزل

    طلعت طاهر و برگردان شعرهایی از او / زانا کوردستانی

    طلعت طاهر (تەڵعەت تاهیر) شاعر، نویسنده و مترجم معاصر کورد، در ۱۸ ژانویه‌ی ۱۹۷۱ میلادی در شهر مخمور استان…
    • شعر سپید
    • +1 شعر نو

    اشعار کوردی ۱۴ / زانا کوردستانی

    دو شعر کوردی از زانا کوردستانی (۱) کوردم، ئوی‌ی‌ی کوردم! کورد! دره‌ختی به‌ڕو دەگەڵ هێچ با و…
    • شعر سپید

    شعر قسم/مجیدمحمدی(تنها)

    تو کیستی؟ نه می شود از تو گذشت نه می شود به تو پیوست تو کیستی؟ نه می شود از تو دل کند نه می شود به تو دل…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی 110 / حسن مصطفایی دهنوی

    گر يك نشان بـباشد،در سينه من از دوست واضح به خلق گويد ،تا اين نشانه از  اوست يا  زآن  نشان ندارد ، يا  من …
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید