• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان
    هنرات

    درد نان /رسول چهارمحالی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    «درد نان »
    درد مردم درد نان است ای رئیس
    قیمتش همپای جان است ای رئیس
    چشمِ امیدِ من و ما بر شماست
    غصه و غم میهمان است ای رئیس
    مرد های این ولایت روز و شب
    شرمشان از کودکان است ای رئیس
    غیرت مردانه هر شب بشکند
    این نشان از آرمان است ای رئیس؟
    «ما ز یاران چشم یاری داشتیم »
    کوزه در آبِ روان است ای رئیس
    «کار نیکو کردن از پر کردن است »
    این جهاد این و آن است ای رئیس ؟
    مرد میدان را به میدانش ببر
    اقتصادِ آن نهان است ای رئیس
    زخم کم کم باز گشته ای طبیب
    هم نهان و هم عیان است ای رئیس
    ازدواج امر محالی گشته است
    خرج آن تا بی کران است ای رئیس
    خانه و کاشانه بر ما آرزوست
    ماشین ما ، پیکان است ای رئیس
    درد فقر و درد دین و درد عشق
    درد دین دردی گران است ای رئیس
    سفره ی کارِگران کوچک شده است
    درد مردم درد نان است ای رئیس
    دختران سر بار و مردان سر به راه
    علت باران همان است ای رئیس
    رسول چهارمحالی (ساقی عطشان)

    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    ترجمه‌ی شعرهایی از خالد فاتحی / زانا کوردستانی

    استاد "خالد فاتحی" (بە کُردی: خالید فاتیحی) با نام کامل "خالد ملا عبدالرحمن فاتحی"، شاعر، نویسنده و مترجم…
    • شعر سپید

    اشعار کوردی ۱۶ / زانا کوردستانی

    ▪ اشعار کوردی ۱۶ زانا کوردستانی   (۱) وڵاتی من، خۆی سرگوون‌خانه‌یکه دیر و هاوێر لە زمان و…
    • شعر سپید

    چند شعر کوتاه / لیلا طیبی

    ▪ چند شعر کوتاه از لیلا طیبی (صحرا) (۱) دلتنگ که می‌شوم حس پرواز به سرم می‌زند افسوس! من پرنده‌ی…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی160/ حسن مصطفایی دهنوی

    دانش نمي توان جُست ، از فرد كينه  جويي هر كينه جـو  ندارد ،    نامـي   و   آبرويـي ازكينه جو حذركُن…
    • دوبیتی

    چند شعر کوتاه / زانا کوردستانی

    ▪چند شعر کوتاه از زانا کوردستانی (۱) آی هجاهای خفته در گلو برای که! چه وقت؟ شعر…
    • شعر سپید

    شعر آخرین اذان - حسن مصطفایی دهنوی

    « آخرين اذان » اذانی از علی(ع) امشب، به گوش کس  نمی آید علی رأسش که مجروح است،صدایش برنمی آید علی…
    • قصیده

    شعر پابند عشق / حسن مصطفایی دهنوی

    « پابند عشق » عشقم  به   نيكي  بشر ، بي  شمار    نيست جز  بر  نكويي  تو اَش ، آن   انتظار…
    • قصیده

    شعر دوبیتی268/ حسن مصطفایی دهنوی

    در ظلمت  وجهل خود هرگه كه  فرو رفتم از عقل  سليم خود  اين نكته به خود گفتم گفتم ره  عقلم كو ، هيهات  كه…
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی 406- حسن مصطفایی دهنوی

    روح  من  از، نور  خـودت   ساختيـش زير     فضـاي    فـلك       انداختيـش روح  بشـر  مي بُـوَد    از  …
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1404 - 1398

    سبد خرید