• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • رپورتاژ آگهی
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان

    ترجمه‌ی شعرهایی از خالد بن علی المعمری / زانا کوردستانی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    برگردان شعرهایی از "خالد بن علی المعمری" شاعر عمانی
    ■●■
    این اشعار از روی ترجمه‌ی کُردی اشعار شاعر نام برده انجام شده و متأسفانه، مترجم کُرد ناشناس است.

    (۱)
    هیچ چیز تازه‌ای پیدا نمی‌شود
    بیابان همچنان احوال باران را از من می‌پرسد.
    باران همچنان می‌گرید تا که از دریا برایش بگویم.
    دریا همچنان احوال ملوانان را از من می‌گیرد.
    من هم همچنان به دنبال رویایی می‌گردم
    تا تو را در آن خواب ببینم.
    تو هم کماکان به دنبال اسم خودت می‌گردی،
    که بر لبان من، رانده شود.

    (۲)
    عشق مرگی‌ست دائمی!
    دل‌شکستن و نابود شدنی‌ست.
    مرگ، عشقی‌ست که دیر هنگام،
    پا به دنیا نهاده است.

    (۳)
    نامه‌ای برای دخترکی
    که روبروی خانه‌ی ما می‌رقصد،
    خواهم نوشت و
    از او خواهم پرسید:
    -- چرا به این زودی بزرگ شده‌ای؟!

    (۴)
    برای اینکه آزادی ماندگار شود،
    باید شاعر بمانی.
    شاعری که از چشمانت مصرع شعر بسراید و
    لبخندهایت را به اسارات بکشد.

    (۵)
    شعری را به یاد دارم که
    در شب سیاهی سرودم.
    شعری درباره‌ی پرتوی چشمان تو،
    من‌باب عطر تازه‌ی عربی تو،
    هنرهایت را به یاد دارم،
    که در نامه‌ای پر از حسرت برایم نوشتی.
    چراغ را خاموش می‌کنم و نامه‌ات را می‌خوانم
    اما این‌بار دریا به کمک می‌آید و
    در زمین مدفون نمی‌شوم.

    شعر: #خالد_بن_علی_المعمری
    ترجمه از متن کُردی: #زانا_کوردستانی

    اشتراک گذاری


    آمار

    Loading

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    پیشنهاد به شما

    تردید / آرمان پرناک

    تردید بادکنکی است نخ به شاخه‌ی ایمان دیر یا زود باد یا شاخه یکی از تردید می‌جنبد " آرمان…
    • شعر سپید

    ترجمه‌ی شعرهایی از بندی علی / زانا کوردستانی

    ▪سه شعر از #بندی_علی شاعر معاصر کُرد با ترجمه‌ی #زانا_کوردستانی (۱) [جنگ] هرگاه که جنگ به سرزمینی پای…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی226/ حسن مصطفایی دهنوی

    مـــن  مـا لــــك     مُـــلـك       خــــودم كــي  مـا لــــك     مُـــلـك       تــــو ام ايــن …
    • دوبیتی

    شعر آرام / شهریار جعفری منصور

    در ثانیه ها.. در دقیقه و ساعت.. آهسته بمان...
    • سایر سبک ها

    شعر دوبیتی 445- حسن مصطفایی دهنوی

    باد   نوروزي    وزيد  ،     اي    ياوران  عيد   آمده وقت  ناز  و نـوش  ما  شد ، فرصت از دستت  مده موسم…
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی155/ حسن مصطفایی دهنوی

    گـر  اين  نـخل  قـدم   پـُر  ثـمر          بـود به  كـار  چـرخ  دنيـا  پـُر    ضـرر       بـود زِ…
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی259/ حسن مصطفایی دهنوی

    هر دل دانا كه شد ، آيينه دار  حرف دوست درهمان آيينه مي بيندكه حرف آن نكوست گوييـا  شب   زنده داري   در …
    • دوبیتی

    خۆزگا / زانا کوردستانی

    خۆزگا، داهۆڵێک بواێام لە نێو بێسانی خەێاڵت هەر لە بەێانی هەتا ئێواران قاڵاوەکان نۆکێان بدا --له…
    • شعر سپید

    ایران وجهان/الهه قاسمی

    خدا ساخت حا میـــــم را با رِنجِ رَنجْ عیـــــن ســـــــین قــــــــــــاف زَدَم ساز می خواهم با…
    • دوبیتی
    • +1

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1403 - 1398

    سبد خرید