ز رخ زیبایت مادر، بهتر جایی ندیدم
در آن قلب پر مهرت به جز صفا ندیدم
تو ای مادر بیا در شبهای تاریکم
به جز چشم سیاهت نورانی تر ندیدم
به وقت بیماری بیا به بالینم
طبیبی من حاذق تر از دستان تو ندیدم
گل دوست داشتن رونق دارد در باغ مهرت
به جز مهر تو من مهربانی ندیدم
چنان عطرآگین است آغوش گرمت
به جز عطر تنت آغوشی ندیدم
خدایا مادرم را ز من راضی نگه دار
بهشت را جز به زیر پای او ندیدم
حسن مصطفایی دهنوی
1398-09-17 در 11:42 ب.ظدرود ها بانو
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
سربلند باشید
yalda
1398-09-26 در 12:09 ب.ظسلام سپاس از حضور مهربانانه ی شما سپاس