زن
شعری است سپید
بسان پرهای قو
به زلالی چشمه
زن شعری است شیرین
همچو غزل های حافظ
مانند رطب های اهواز
زن شعری است تلخ
همچو دیوان یزدی و
هجوم هوس های مردانه به دامانش!
زن شعری است بلند
مانند شب های بی انتهایش
به اندازه ی مهربانی مادرانه اش
زن شعری است کوتاه
مانند قهرهایش
مانند انتظاراتش!
زن شعری است زیبا
با چشمانی تر
و تره ی گیسوانی در باد رها کرده
و رقص پیراهن اش در باد
زن شعری است گنگ
سخت
سنگین
سرد!
زن غزل است
زن رباعی است
زن سه پاره است
زن احساس فروغ است بر کاغذ
زن پروین است در کتاب
زن اردلان(1) است؛ بی تاب!
زن دیوان درد است
زن اشعار شاملو است
زن احساس قیصر است
نشأت گرفته از عشق
زن تندیس عشق است
زن مرهم
و من زن را عشق مینامم…
(1) اشاره با بانو مستوره اردلان شاعر نامدار کورد.
با عشق تقدیم به زیباترین زن جهان… لیلایم…