متن شعر
تربيـت دست تـو سـازد بشـر
تربيتـش گـر، به هـر خيـر و شـر
صنعت دست تو چنين طرح ريخت
صنعت دست تـو كنـد ،اين هنـر
٭٭٭
صنعت دسـت تو ، زِ كار بشـر
يا به بهشتـت بِـبَرد يا سَقـر
حيف از اين صنعت دستـار تـو
شكر بر اين كي كنـد آن گاو و خر
٭٭٭
ديدي كه كار ما به كجا مي كشد بشر
تا كي به راه كبر وغروري توخيره سر
بشنيده اي كه نام خدا بوده از قديم
باور نمي كني كه خدا هست معتبر
٭٭٭
خوشـا رفتـار آن مـردان دينـدار
كه در دنيـا نـبودن ، مـردم آزار
چو گُل بودند و گل ها پرورانـدند
ولـي با تيشـه كنـدن ، ريشـه خار
٭٭٭
خـداوندا مـرا از خود ، مـكن دور
كه چشمانم زِ دوري ات،شود كور
خـداوندا تو كه فيضـت فزون است
مـرا باشـد همان فيض تو منظور
٭٭٭
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید