متن شعر
آنها كه به ره حق ، به نكوتر هنر هستنـد
بر عاقبت كار بشـر خون جگر هستنـد
در راه تكامل به سوي حق كه بـپوينـد
در نيمه شب و روز بَـرَش ديده تر هستنـد
٭٭٭
هر آن پيـري نصيحت بـر جوان كرد
زِ جانـش درد و رنجـش را برون كرد
علاوه زآن كه دردش را شفـا داد
طريق درس و علمـش را فـزون كرد
٭٭٭
هر فرد هوسبازي كي كار نكويي كرد
در راه هوسها بود هر كار كه آن مي كرد
جانا زِ هوس بگذر ، كارَت مَده بر دستش
گر كار دهي دستش ،درد تو افزون كرد
٭٭٭
جدّم چرا به معصيت حـق شتـاب كرد
آن در بهشت بود ،چه كاري ناصواب كرد
كارش همين بود كه به دنيـا بياردم
از اين يك كار جمع بشر را عذاب كرد
٭٭٭
خدايـا خلق تو جوياي جنگ انـد
زِ خوي خود سري همچون پلنگ انـد
به صلـح و سازش و دين رو نيارنـد
به خون ريزي مردم دل چو سنگ انـد
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید