متن شعر
يارب ترحّمــي كُن من از تو بـر نــگردم
وين جسم وجان خود را صرف ره توكردم
يارب تو آگه هستـي من با تو دوست باشم
حتـماً نـمي توانـــم من دشمـن تـو گردم
٭٭٭
يارب تو آگه هستـي من معصيـت نــكردم
تا هــر قدر كه بتوان امــرت عمل بــكردم
يارب تو فيــض بخشــي ، درد مرا شفا ده
يك دَم رهايي ام ده از زير زجـر و دردم
٭٭٭
يارب ترحّــمي كُن تا فيــض تو بــبينــم
در گلشــن بهشتـت گلــها از آن بچينــم
يارب نويــد دادي بر بنـده هاي صالــح
صالـح اگر كه باشـم در گلشنــت نشينــم
٭٭٭
يارب تو مهربانــي من مهــربان نباشـــم
از چشــم و بينش دل بر بينـش تـو باشـــم
يارب توفيض بخشي فيضت به من فزون كن
تا بذر فيـض نيكـت در مُلـك دل بپاشــم
٭٭٭
يارب طريــق رنــدي بر دانشــم بيانــدوز
شوق شعاع عشقـت در عشق من بر افروز
هر فرد و هر طريقـي با هم تفاوتش هست
گر با طريق نيكم ، نيكــوتـرم بيامــوز
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید