متن شعر
ياوران بازآ ، برآمـد آه عالـم گيـر ما
بعد از اين ياران چه باشد ،دانش و تدبيـر ما
پيرما بر زهدوتقوي خود كه برما رهبراست
خود چرا در خانه ي خـمّار گردد پيـر ما
٭٭٭
گردن هر خـمر خواري مي بُرد شمشير ما
خـمر خواران كافرند در دانش و تفسير ما
آنكه نـخجير كتابش را به دست ما سپرد
شيـر نـر نـتوان رهايـي يابد از نـخجير ما
٭٭٭
هر كه از علم ضميرش به زمين بذرنكشت
هرچه ازمُلك خداخوردهمِش بيهوده گشت
هرچه از نعمت حق خورد خدا را نشناخت
هـمه عمرش چو هيولا بچريد و بگذشت
٭٭٭
اين كشتـي عمر من ، در بـحر فساد افتـاد
كردار هـمين مردم ، بـَهرم به عناد افتـاد
يارب همه ي عمرم بسيار دلم مي سوخت
اين دل كه به من دادي كي بودكه شادافتاد
٭٭٭
تا به فلك مـي روم بر اثـر امر دوست
گر كه فلك بَـركَند ،از بدنم هر چه پوست
دوست اگربامن است زجرجهان هيچ نيست
لطف گر آيد زِ دوست بـهتر هر آرزوست
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید