متن شعر
خرقه و تسبيح شيخ گرچه به ظاهر نكوست
بي عملان كي رَوَند رو به ره كوي دوست
چشم بصيرت بود باطن هر چيز ديـد
بي بصري ميبود نيست يكرنگي،دو روست
٭٭٭
شاعر شيرين سخن با خبر ازحرف اوست
مي كند آن گفتگـو از اثر حرف دوست
تا اثر از حق بديد ، شعر نكويـي بگفت
تا كه نـبيند اثر، بي خبـر از گفتگـوست
٭٭٭
صائب شاعر بگفت حكمت هركار دوست
جـمله كار جهان حكمت اسرار اوست
هركه پي حكمتست حكمت حق راشناخت
واضح وروشن بديدكارجهان دست دوست
٭٭٭
حافظ شيرين كلام گفته زِ گفتار دوست
شعر نكويش ببيـن پُر اثر از حرف اوست
هر سر بي عقل و مغز ، سرور سرها نشـد
سَركه درآن عقل نيست سرنَبُوَدآن كدوست
٭٭٭
منشاء درياي علـم صفحه قرآن اوست
صحبت قرآن شنـو بر همه آدم نكوسـت
هركه نكويـي نكرد بر هـمه افراد حق
پيروقرآن كه نيست كي شنودحرف دوست
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید