متن شعر
« بدِ مخلوق »
خدا تو كي بدِ مخلوق خود پسنديدي
صلاح كار بشر را ، به بد نـپيچيدي
اگر كه خلق تو در كار خود به بد گروند
تو با رعايت خود ، كار نيكشان ديدي
هزار نكته ي باريكتر زِ مو اينجاس
كه هر بشر بد و نيكش، سزاي3 آن ديدي
طراز ملك حقيقت ، اگر بر اين باشد
بشر زِ خود به بد افتد، تو كي بدش ديدي
صلاح و صلح وصفا راهكار هر بشر است
كه كار خلق خودت ،را چه نيك سنجيدي
بساط4 نيك و بدي را ،تو در زمين چيدي
در اين زمين بد و نيكي به هم تو پيچيدي
بساط خوب و بدس،هرچه در جهان بودس
يكي به پاي نماندس،همش تو برچيدي
نه بد به كار خدا آيد و نه نيك حسن
نظام ملك خدا ، اين بُوَد كه مي ديدي
٭٭٭
3- پاداش – كيفر 4- سفره – دستگاه
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
یک دیدگاه اضافه کنید