« نکو کاری »
گر قافله سالاری ، بر خلق بُوَد سالار
خلقی به همان منظور، همراه همان هستند
گر قافله سالاری، خود راه نکردی گُم
خلق دیگری آمد ، بـر قافله پیوستند
گر منشأ هر کاری،یک اول نیکو داشت
هر کار دیگر کردن ، بر منشأ آن بستند
در راه ریاضت ها ، هرکس اثراتش دید
بسیار بکوشیدن ، از پای که نـنشستند
اینجا تو حسن گفتی: از کار نکوکاری
شعر تو که بشنیدن،بر شعر تو دل بستند
٭٭٭
حسن مصطفایی دهنوی

Loading

امتیاز بدهید

نظر

  • هنوز نظری ندارید.
  • افزودن دیدگاه