شعر باور کنیم – سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

کارگر،،،
شعر نمی خواند،
کتاب هم!
کارگرها
کم تر عاشق می شوندوُ،
زیاد گرسنه!

کارگر،،،
کار می خواهد و “پول”
تا روزهای برفی ی بیکاری
سرپناهی داشته باشد
–کنارِ همسر و فرزند!

کارگرها کار می خواهند
نه قانون،،،
–کار می خواهند نه سندیکا،
–کار می خواهند نه انجمن!
کارگر،
–ایسم نمی شناسد!

کارگرها انسان اند
بیائید باور کنیم
و تلاش دارند
تا با آن سفره ای ساده داشته باشندو،
سرپناهی
و سیر کنند خانواده راوُ،
–پوشاکی
که زنده بمانند
برای فردا،
و فرداهای دیگر..!

کارگر جماعت
–انسان ست
خوب ست بدانیم
–انسانیت می خواهد
نه قانون!

 سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

Loading

امتیاز بدهید

نظر

افزودن دیدگاه