شهدِ وصال
.
ساقی قدحم پرکرد ، امشب می نابم داد/
.
گیسو به رخ افکنده ، مستانه جوابم داد/
.
از باده شدم سیراب، وانگاه بخوابم داد/
.
هشیارنخواهم شد ، چون سرخ شرابم داد/
.
تشنه ام بر رخِ یار، گاهِ سحر//
.
حبیب رضائی رازلیقی
.
پ ـ ن
شهید نظر میکند به وجه الله
حسن مصطفایی دهنوی
1399-03-06 در 7:02 ق.ظدرود ها
بسیار زیبا است
پاینده باشید