به نام خدا
تو صدات یه جنس خاصه
شاید از جنس قناری
تو نگات قصیده داری
خودت هم خبر نداری
تو پری زاده ی این عشق
تو از شهر قصه هایی
واسه پایان یه غصه
تو دلیل خنده هایی
با دل شکسته ی من
تو همیشه هم صدایی
؛؛منو بشناس؛منو بشناس
منم همون قاصد شهرم
با یه دنیا قصه عشق
با طعم جدایی قهرم؛؛
تویی اون گلبرگ واژه
که حس بهارو میده
بازم این شعر و ترانم
عطر و بوی یارو میده
تو بمون زیبا ترین عشق
تو نگات یه حس خاصه
توی باغچه ی دل من
نقش گل بوته ی یاسه
؛؛منو بشناس؛منو بشناس
منم همون قاصد شهرم
با یه دنیا قصه عشق
با طعم جدایی قهرم؛؛
من و از خودم رها کن
من یه حس تازه میخوام
تو رو تو دشت قناری
شکل یه آوازه میخوام
تینا دلشکیب
حسن مصطفایی دهنوی
1399-01-19 در 0:18 ق.ظدرود ها استاد
نظر لطف شماست
پاینده باشید