شعر کودکانه پرواز – نوید کیهانی فرد

پرواز

 

امروز می روم من، تا آن دور دستها

تا آن کبوتری که، رفتش به آسمانها

به به، هوا چه خوب است

انگـــار هیچ کس، بد نیست

برگ درختان سبز است

دریـا چقدر آبی است

بع بع صدا می آید، از سمت گوسفندان

سگ گله می دود، به سمت چوبِ چوپان

بچه گنجشکی دیگر، پرواز یاد گرفته

گرگِ سیاهِ جنگل، انگار از این جا رفته

جوجه اردکی می پرد، با سر توی جوی آب

نقشه ی بچه گربه، انگار می شود نقش بر آب

بوی نان مادرم، پر کرده هوای ده را

مشتی رحیم می چیند، سیب و انار و به را

انگار دوست خوبم، مشغول توپ بازی است

جای من در پیشش، خیلی خیلی خالی است

 

1388 – اصفهان

 

 

4.8/5 - (10 امتیاز)

نظر

  • هنوز نظری ندارید.
  • افزودن دیدگاه