شعر پاییزی دوباره – ژیلا شجاعی (یلدا)

پاییزی دوباره

رقص طرب انگیز درختان جوان
که ز آواز چنگ باد پاییزی میهمان
پیراهن رنگی پوشیده بر تن برگ ها
که در ضیافت دوباره خزان
با فریادهای بی صدا دیوانه وار
پرواز می کنند از بلندای درخت
می ریزند بر زمین رقص وار
وزمزمه می کنند ترانه رفتن را
کوچ مرغان عاشق
که به اشتیاق سفری دوباره
رخت عزیمت بر تن
و هم صدا می شوند با باد تند مزاج
شب تند بارانی و تب وصال
آواز درویشی بی خیال
که هو هو کنان می گذرد
از جاده فرش شده از برگ
پاییزی دوباره را مژده می دهند

ژیلا شجاعی (یلدا)

Loading

امتیاز بدهید

نظر

افزودن دیدگاه