الفبایم تویی بی تو الفبا را نمیفهمم
معلم بی تو حتی واژه یِ ” آ ” را نمیفهمم
..
اگر چه مهرِ مادر شد زبانزد در همه عالم
نباشی میمِ مادر ، بایِ ” بابا ” را نمیفهمم
..
توهستی ثروتم ، داراییم ،دارایِ من هستی
و بی تو مهربانم ” سینِ ” سارا را نمیفهمم
..
تو فصلِ خیسِ بارانی به آوازِ چکاوکها
نباری بَر سَرم تصمیمِ کبری را نمیفهمم
‌..
به تاریکی رهایم ، ای چراغِ روشنِ راهم
نباشی رهنمایم راهِ فردا را نمیفهمم
..
در این عالم که بی علمم تمامِ ثروتم هستی
که من جُز ثروتم موضوعِ انشا را نمیفهمم
..
تو هستی عالِم و علم و الفبای وجودِ من
بجز علم و الفبایِ تو املا را نمیفهمم

..
فرزاد صفانژاد
..

Loading

امتیاز بدهید

نظر

افزودن دیدگاه