بانوی من
سرزمین مقدس ام
به شکوه و آرامش
بیستون می مانی
و ابروانت
طاق بستان ساسانی است
تندیس تنت
گنج نامه من است
که سر از هگمتانه در آورده است
و قامت بلندت
به درختان بلوط
زاگرس می ماند
و من،
به غربت کوردستان می مانم
مهجور و ناشناخته و پر از درد.
سعید فلاحی
حسن مصطفایی دهنوی
1398-10-22 در 11:24 ب.ظدرود ها
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
پاینده باشید