دوست داشتنِ تو!
ریشه در کتابهای کهن دارد.
پیامبر مهربانم!
آیههای نبوتت را خوب میفهمم!
همین که نگاهم میکنی
رسالتت تمام شده ست.
دوست داشتنت،
دریایی است ژرف !
یعنی میتوانم
غرق تو باشم!
خوشدلم وُ،
–چه خوشحال!
دوست داشتنت،،،
شبگردیهای دو نفره است
در خیابانهای تاریک و خلوت.
وقتی دستهایت
با لهجهای از مهر
دستهای مرا میخواند.
دوست داشتنت،،،
زمان نمیخواهد
بهانه نمیطلبد وُ،
–مکان ندارد.
دوستت دارم؛
وقتی که چشمهایت را میبندی
وقتی لبخندت
به بامِ آسودگیهایم پر میکِشد
وقتی روسریات را به باد میسپاری
وقتی به خلوت تنت؛
میخوانیام!
دوست داشتنت،
شعری است بلند
در قوافیی دفترم!
دوست داشتنت هم؛
دوست داشتنیست!
فرصت دوست داشتنت
چقدر،،،
–کوتاه ست!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)