« دو روز عمر »
ما غافل از وظیفه ی انسان نمی شویم
در مُلک حق ، به همره شیطان نمی شویم
ایمان ما ، به غفلت و بیهودگی ستود
ما غافل از طریقه ی ایمان نمی شویم
زجری از این طریق ، اگر می رسد به ما
با دین اگر رسید ، پریشان نمی شویم
طومار ظلم ، خاطر ما را به هم فشرد
با این فشار ، تابع شاهان نمی شویم
گفتم به خود،که قصه ی دنیا عجیب نیست
اینش عجب،که سر به گریبان نمی شویم
دوران روزگار بسا ، هرزه گردی است
ما تابعان هرزه ی دوران نمی شویم
دور زمانه ، نصرت بیـهوده می دهد
بیـهوده ما اسیـر به دوران نمی شویم
آن تند باد حادثه ، نـتوان به ما رسد
تا دستخوش ، حوادث جهان نمی شویم
هـر مذهبی زِ حق بُوَد ، آماده می کنیم
بیرون زِ حد مذهب یزدان نمی شویم
هر فرقه ای به همرهی خود ، دعوتم کند
ما همرهان فرقه ی دونان نمی شویم
یاللعجب چه حادثه بود ، این دو روز عمر
تا خارج از طریقه ی سبحان نمی شویم
بر گفتگوی حرف خدایی ، مُصمـمیم
بیرون زِ راه و گفته ی یزدان نمی شویم
قرآن که حرف حق بُوَد، از خدای ماست
بیهوده ما به پیروی قرآن نمی شویم
عرفان ما بِدان ، بشر از عُرف حق بُوَد
دلگرم باش ، خالی از عرفان نمی شویم
دیو و ددی که سیرت مردم، بُد از قدیم
امروز ما به سیرت دیوان نمی شویم
در محفل حقایق و در محضر حقیم
زین محضر حق است که بیرون نمی شویم
در پیروی زِ نوح(ع) چو مصر بن سامی ام1
ما پیروان نوح(ع)، چو کنعان نمی شویم
ما بر فراز کوه سعادت چو رهبریم
زین رهبری است ،سر به گریبان نمی شویم
موسی(ع) صفت ،به طور سینا2 دعا کنیم
طغیان نمی کنیم ، چو فرعون نمی شویم
اسلامیان که در ره حقند ،چون حسین(ع)
همچون یزید ،ما که مسلمان نمی شویم
ترکیب ما به صورت آدم بُوَد ، بلی
آدم شدیم ، صورت حیوان نمی شویم
اسلام ما به پیرویـَس ، در ره حسین(ع)
ما با سفیانیان غرق به طوفان نمی شویم
ما با نگین دست سلیمان برادریم
بیـزار از آن نگین سلمیان نمی شویم
لطف کریم ، نعمت ما را فزون نمود
ما فاقد از طریق کریمان نمی شویم
ما چون پدر به حال یتیمان ،نظر کنیم
غافل زِ حال و فقـر یتیمان نمی شویم
در مجلس ادب ، که ادیبی فراز اوست
زینجا دیگر به مجلس ، رندان نمی شویم
راهت حسن نه پیروی نوح(ع) با صفاست
در انتهـای راه ، پشیمان نمی شویم
٭٭٭
1- مصر پسر سام بن نوح(ع) 2-کوهی که حضرت موسی (ع) برای مناجات به آن می رفت
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی