کودک کار
خیمه زده موج غم در چهره دریایی ات
نیست سفره ای از نان به جز گرسنگی ات
زخم می زند شلاق فقر بر تن خستگی ات
اشک غم می بارد از چشمان بارانی ات
دست پر عطوفتی نیست ارزانی ات
جز زمین سخت که می فرساید پیکرت
ژنده و شرحه شرحه شده جامه ات
سقفی هم نیست بالای سرت
جشنی به پا نمی شود برای خوشحالی ات
رده پای شادی نیست در جاده رویایی ات
همدمی ندارد کوله بار تنهایی ات
درماندگی موج می زند در صدای اندوهگینت
سر می زند کابوس مرگ به خواب هایت
نقشی از گور می کشد بر دیوارهای خیالی ات
امتیاز بدهید
پیشنهاد به شما
- رعد و برق - الهه قاسمی
- مجموعه اشعار هاشور در هاشور ۰۱ سعید فلاحی
- شعر طریق دانش - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر عشق ازل - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر زیبایی تو - سعید فلاحی
- شعر کودکانه پرواز - نوید کیهانی فرد
- شعر رحمت پروردگار - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- مجموعه اشعار هاشور در هاشور 19 - سعید فلاحی (زانا کردستانی)
- شعر شب خیزی - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- وداع ام کلثوم س با پدر ـ حبیب رضائی رازلیقی
- شعر همراه - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر شب قدر - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی