چه بگویم که هر از گاه تنم میلرزد
گرچه کوتاه بود عمر ولی می ارزد
چه بگویم که خلایق به چه درگیر شدند
همه در راه جوانی نفسی پیر شدند
عاشقان در ره حق،جان گران میبازند
آن طرف در ره زر روی جهان میتازند
بال پرواز کبوتر چه گناهی دارد
چه کسی گفته که پرواز تباهی دارد
چه بگویم که دگر بال سخن بسته شده
چه بگویم که توانمند توانگر ز جهان خسته شده
چه بگویم که دگر برگ به این دفتر نیست
شاه ، ایمان بود و شاه ز این شه تر نیست
چه بگویم که شده ترس همه باور ما
ترس و تردید و جفا نیست به جز یاور ما
مهر ارکان وجودت همه ایمان باشد
زیر دیوار وجودت پی ایمان باشد
(هامون)
امتیاز بدهید
پیشنهاد به شما
- شعر محدوده ای به وسعت دنیا - سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
- شعر پند خدا - حسن مصطفایی دهنوی
- شعر سرخی چشم ترم - مجید محمدی(طالقانی)
- مجموعه اشعار هاشور در هاشور 19 - سعید فلاحی (زانا کردستانی)
- شعر خیال - سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
- وداع ام کلثوم س با پدر ـ حبیب رضائی رازلیقی
- شعر پند نیکان - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر کار خیر - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- رعد و برق - الهه قاسمی
- شعر داوی زولفت - سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
- شعر مساله - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر دانش آموز - حسن مصطفایی دهنوی