« پند آبدار »
آواز دور و صوت و صداهای بیشمار
نقدی به دست تو نـسپارد به روزگار
از کار دور و راه درازش نـمی توان
سودی به دست آوری از بهرکار و بار
نقد زمانه هر چه مهیّا تـرَس بدان
نزدیک و بهتر است ، برایت ببر به کار
هرچیز دور ومخفی وحرف هوا مجو
آن را بجو که چشم تو بیند بر آشکار
جاهای دور و مجلس بیگانگان مرو
آن مجلسی که قدر تو دانن قدم گذار
آبی که آبرو بـبرد ، در دهان مبـر
آب از حسود و نان لئیمان تو برمدار
آواز دور و صوت وصداها و های وهو2
دائم به گردشست ، نیاید یکش به کار
حاجت زِ کینه جو و لئیمان طلب مکن
اصلاً رها مکن ، تو چنین پند آبدار
آخر حسن ، تو پند نکویان بکن نظر
تا پند نیک خود بتوانی بری به کار
٭٭٭
1- ناکس- پَست 2- بانگ و فریاد
امتیاز بدهید
پیشنهاد به شما
- بن بست - فاطمه مقیم هنجنی
- شعر مردم آریایی - نوید کیهانی فرد
- شعر کودکانه پرواز - نوید کیهانی فرد
- شعر همراه - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر رحمت پروردگار - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر طریق دانش - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر داوی زولفت - سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
- شعر دست دل - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر شب خیزی - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- مجموعه اشعار هاشور در هاشور 19 - سعید فلاحی (زانا کردستانی)
- شعر عاشقی - سعید فلاحی
- شعر هاشور در هاشور ۰3 - سعید فلاحی (زانا کردستانی)