ز رخ زیبایت مادر، بهتر جایی ندیدم
در آن قلب پر مهرت به جز صفا ندیدم
تو ای مادر بیا در شبهای تاریکم
به جز چشم سیاهت نورانی تر ندیدم
به وقت بیماری بیا به بالینم
طبیبی من حاذق تر از دستان تو ندیدم
گل دوست داشتن رونق دارد در باغ مهرت
به جز مهر تو من مهربانی ندیدم
چنان عطرآگین است آغوش گرمت
به جز عطر تنت آغوشی ندیدم
خدایا مادرم را ز من راضی نگه دار
بهشت را جز به زیر پای او ندیدم
امتیاز بدهید
پیشنهاد به شما
- شعر کار خیر - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر زلف یار - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- مجموعه اشعار هاشور در هاشور 19 - سعید فلاحی (زانا کردستانی)
- شعر پند خدا - حسن مصطفایی دهنوی
- شعر هاشور در هاشور 02 - سعید فلاحی (زانا کردستانی)
- بن بست - فاطمه مقیم هنجنی
- شعر عاشقی - سعید فلاحی
- شعر داوی زولفت - سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
- رعد و برق - الهه قاسمی
- شعر دانش آموز - حسن مصطفایی دهنوی
- شعر پند نیکان - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
- شعر عشق ازل - دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی